اهمیت حاشیه سود ناخالص
برای یافتن ارزش منصفانه یک سهام مشترک ، باید سود خالص حاصل از یک شرکت را مشخص کنیم. بیان بیانیه درآمدی اقدامات لازم برای یافتن سود خالص را برای ما فراهم می کند. یکی از بخش مهم بیانیه درآمد ، سود ناخالص است.
سود ناخالص چیست؟ سود ناخالص سود بدست آمده پس از تفریق تمام هزینه های متغیر با درآمد است. برای یک شرکت خرده فروشی ، این تفاوت بین قیمت فروش یک محصول و قیمتی است که شرکت کالا خریداری کرده است. به عبارت دیگر ، شکاف بین آنچه می فروشد و آنچه خریداری کرده است.
سود ناخالص خود اطلاعات زیادی در مورد قدرت یک شرکت به ما نمی دهد. سود ناخالص اغلب در درصد درصد بیان می شود. این به عنوان حاشیه سود ناخالص (GPM) شناخته می شود. حاشیه سود ناخالص در بین صنایع متفاوت است. خرده فروشان معمولاً در مقایسه با یک شرکت نرم افزاری حاشیه سود ناخالصی نازک تری دارند.
بنابراین ، چگونه سرمایه گذاران برای بررسی یک شرکت از حاشیه سود ناخالص استفاده می کنند؟ سرمایه گذاران می توانند از این ابزار برای توصیف مزیت رقابتی یک شرکت استفاده کنند. با ارزیابی روند ناخالص سود سود ناخالص ، می توان سلامت یک تجارت خاص را تعیین کرد. فقط سه گرایش در حاشیه سود ناخالص وجود دارد. حاشیه سود ناخالص می تواند بالا برود ، پایین بیاید یا یکسان بمانید. من قصد دارم پیامدهای دو مورد از این گرایش ها را توضیح دهم.
رشد حاشیه سود ناخالص. هرگز چیز بدی نیست که یک شرکت بتواند حاشیه سود ناخالص خود را بهبود بخشد. افزایش حاشیه سود ناخالص می تواند به معنای دو چیز برای شرکت باشد. اول ، تجارت دارای قدرت قیمت گذاری مثبت است. هنگامی که یک شرکت به دلیل تقاضای زیاد قیمت را افزایش می دهد ، حاشیه سود ناخالص افزایش می یابد. نیازی به گفتن نیست ، این فرض بر این است که هزینه های متغیر افزایش نمی یابد. دوم ، افزایش حاشیه سود ناخالص ممکن است نشان دهد که یک شرکت در تولید کارآمدتر می شود. وقتی قیمت هر واحد یکسان باشد در حالی که هزینه واحد متغیر کاهش می یابد ، حاشیه سود ناخالص افزایش می یابد.
کاهش حاشیه سود ناخالص. خراب شدن حاشیه سود ناخالص برای یک شرکت مطلوب نیست. این به طور معمول به معنای دو چیز است. اول ، ممکن است نشان دهد که هزینه عامل در نتیجه تغییر نرخ کالا افزایش یافته است. هنگام افزایش قیمت متغیر ، قیمت فروش ثابت می ماند ، حاشیه سود ناخالص سقوط می کند. ثانیا ، کاهش حاشیه سود ناخالص همچنین دلالت بر این دارد که یک شرکت قدرت قیمت گذاری ندارد. وقتی یک شرکت برای ایجاد فروش باید هزینه را کاهش دهد ، این یک چیز عالی نیست. هنگام فروش هزینه برای هر واحد کاهش می یابد در حالی که قیمت متغیر ثابت باقی می ماند ، حاشیه سود ناخالص کاهش می یابد.
هنگام برآورد حاشیه سود ناخالص برای محاسبه ارزش منصفانه ، ما باید به موارد دیگری مانند رقابت تجاری ، سطح موجودی شرکت ، محصولات جدیدی که بیرون می آیند و غیره نگاه کنیم.
به طور مثال ، هنگامی که یک شرکت از سطح سهام بالایی برخوردار است ، یک احتمال خارق العاده وجود دارد که در نهایت حاشیه سود ناخالص متحمل شود. استدلال این است که اگر کالاهای فروخته نشده زیادی دارید ، برای تمیز کردن سهام خود باید آن را با هزینه کمتری (کاهش قیمت) به بازار عرضه کنید. در همین حال ، هزینه متغیر از زمان تولید کالای چندی پیش ثابت است.
تخمین حاشیه سود ناخالص معقول در تعیین ارزش منصفانه سرمایه گذاری شما ضروری است. اگر یک شرکت از نظر تاریخی حاشیه سود ناخالص 20 ٪ داشته باشد ، اگر شما از حاشیه سود ناخالص سال آینده نقل کنید تا در محدوده 60 ٪ باشد ، توضیح نسبتاً خوبی دارید. شاید یک محصول ثبت شده جدید منتشر شود. یا بزرگترین رقبای آن فقط ممکن است درب خود را ببندد ، بنابراین به شرکت اجازه می دهد قیمت را افزایش دهد. هرچه باشد ، برای سرمایه گذاران مهم است که دلایل تغییر سود ناخالص را درک کنند.